بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

تو دختري يا پسري

لوسی ملوسی

    سلام قشنگم الان ساعت ١٠/١٥صبح یکشنبه اول اردیبهشت و من این ماه و به خاطر برگذاری نمایشگاه کتا ب خیلی دوس دارم♥راستی الان میخوام چ ند مورد از کارای جالبت رو برات یادداشت کنم عسلم♥وقتی یه چیزی میپره تو گلوت و سرفه میکنی تندی با دستای کوچولوت میزنی تو سینت که هر کی تا حالا این صحنه رو دیده کل ی خندش گرفته البته این کار رو ازخیلی ماه پیش یاد گرفتی♥الهی قربون دخملم برم این روزا از بس شیطونی میکنی و بدو بدو میکنی چند باری بد خوردی زمین و دیروز وقتی کبودی پاهات رو دیدم و زانوت رو بوسیدم فکرشم نمیکردم خودتم خم شی وزانوهات رو ببوسی وای شیرینم انقد وروجک وبلا وشیطونی که نگوم...
4 خرداد 1392

فال انگشتی باران

الهی قربونت برم دیروز انگشتامو نشونت دادم و گفتم مامان و چند تا دوس داری تو هم با دستای کوچولوت انگشت پنجم رو گرفتی و منم کلی ذوقیدم عزیزم من میدونم که چقد مامان و دوس داری و اینم فقط یه بازی بود . دو سه روز پیش وقتی میخواستم از تو کابینت برنج واسه شام بردارم اومدی و یه مشت برنج و برداشتی و فرار کردی و منم هر چی که داد زدم گوش سر کار خانوم بدهکار نبود و مجبور شدم از  همون حقه همیشگی استفاده کنم و روی چشامو گرفتم و گفتم قهرم باهات تو هم اول توجه نکردی و لی بعد رفتی برنج و ریختی سر جاشو اومدی کلی منو بوسیدی که یعنی دوست شیم الهی قربونت برم دوس دارم گازت بگیرم حیف که جدیدا اصلا نمیذاری ازت فیلم بگیرم و میگی دوربین رو بدم دستت تو حیف...
3 خرداد 1392

روزت مبارک بابای گلم

بابایی روزت مبارک ایشالله سایت همیشه رو سرمون باشه ا  ا ا ا ا بچه برو اونور اینجا هم داری جای منو میگیری شیطون بلا سلام میثم عزیزم روزت مبارک میدونم چند سالیه که روز پدر نمیتونم خوشحال ببینمت اخه زود بود خبلی زود که توی این سن اول پدر وبعد هم مامانت رو از دست بدی ولی اینو بدون تو همه امید و دلخوشی من و دخترمون هستی قربونت برم عاشقتم نباشم ان لحظه که تو نباشی دوسسسسسسسسسسست دارم ...
2 خرداد 1392

18ماهگیت مبارک بارانم

سلام گلم امروز 18 ماهه که کنار من و بابایی هستی قشنگم و من هر لحظه بی نهایت شکر میکنم بودنت رو کنارمون  عزیزم دو سه روزه بابایی بعد هم تو وحالا من سرماخوردیم الهی بمیرم برات بدجوری زکام شدی و از دهن نفس میکشی که خیلی هم با مزه میشی الهی قربونت برم انقد شیرینی که نگوالان هم برای اولین بار بدون اینکه در حال شیر خوردن بخوابی با لالایی های مامان خوابت برد وقتی به بابایی گقتم گفت وای خدا جدی(البته به غیر از وقتی که خیلی کوچولو بودی که از بس دلت درد میکرد بیشتر شبا بغل بابایی وقتی که توی خونه راه میرفت وبرات لالایی میگفت میخوابیدی البته تو رو دمرو بغل میکرد که دل دردت اروم شه )خلاصه عزیز بودی عزیز تر شدی عاشقتم ارزومند ارزوهای قشنگت در پ...
2 خرداد 1392

مامان بد

گلم مامان خیلی بده اخه همش دعوات میکنم میدونم مامانای دیگه اینجوری نیستن من یه خورده زود عصبی میشم البته میدونم توجیه خوبی نیست ولی شرمندتم خیلی گلم چند روزی میشه که میبرمت توالت واونجا جیش یا به قول خودت دیش میکنی ولی امروز حسابی کلافم کردی اخه بعد از دیشت میزارمت روی 4پایه که دستاتو بشوری و تو هم خوشت اومده و مدام الکی میگی دیش و دستمو میگیری و به زور به سمت توالت میبری و خلاصه حسابی کلافم کردی وروجک عزیزم ارتباط برقرار کردنت با مردم عالیه و عاشق ددری اخه اینجا خیلی تنهایی و دوس داری زود زود ببرمت پارک شهید رجایی کنار محل کار بابایی هر روز شیرین زبون تر میشی الهی قربونت برم وقتی میخوایم غذا بخوریم تو میای و میخوای که وسایل سفره رو بهت ب...
2 خرداد 1392

امار گیر

امار گیر وبت از تاریخ 23 اردیبهشت 92 فعال شد عزیزم بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس هزار تا
25 ارديبهشت 1392

چی بگم

سلام گل یکدونه من♥امروز بلاخره شد که بیام و بگم شیطونکم حالا که 16ماه و 24روزشه چقدر ناز و مامانی شدی♥البته حتما عکسهای جدیدتو میذارم واست خوشگلکم تا دوستاتم ببینن باران من چه بزرگ و ملوس شده♥وای همین حالا دعوات کردم اخه چند وقتیه اب که میخوری بعدش لیوانو میکوبی به میز الان هم طبق الرژی همیشگیت به کار کردن من با لپ تاپ و کامپیوتر داری مانع نوشتنم میشی تا بعد بای    عاشقتم ارزومه به همه ارزوهای قشنگت برسی در بناه خدا ...
26 فروردين 1392