بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

تو دختري يا پسري

دو سال و هفت ماهگی

1393/3/9 17:31
نویسنده : sadi
344 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم نازنینم شیرین زبونم

الان که دارم این پست رو مینویسم تو کنار بابایی خوابت برد اخه راستش قرار بود بریم پیش علی عمه بتول و با هم بازی کنین که متاسفانه خونه نبودن،مثل اینکه حال زنداداشش خوب نبوده و رفتن از پارسا مراقبت کنن خوب اشکال نداره من وبابایی هم واسه اینکه تو غصه نخوری قرار شد شامی که میخواستیم دور هم بخوریم رو ببریم بیرون و سه تایی خوش بگذرونیم راستی امشب دلمه داریم ببینم دوس داری یا نه گلم.

الان دیگه واسه خودت خانومی شد و البته خیلی ملوس .فامیل که همه دوست دارن من و بابایی که عاشقتیییییییییییییییم ،یه وقتایی که بابایی کاری واست انجام میده زودی میگی دست گلت درد نکنه بابا،به پفک و پفیلا میکی تفک،تفیلا. به ریخت میگی ایفت.و کلی شیرین زبونی دیگه ،دو هفته ای میشه که از خونه مادر جون برگشتیم و تو کلی هوای مادر جون و دایی ها و زندایی و جیگر عمه رهام رو میکنی و همش میگی با بابا بریم بازار بریم تهران پیش مادر جون.ررررررررراسسسسسسسسسستی گلم امسال عید اقا ارش پسر عمه بابا با هانی جون نامزد شدن بعد هم دایی عباس اگه اشتباه نکنم 11فروردین بود که با شیوا جون نامزد شدن و یکی دو روز بعد هم الناز جون و اقا شهابمحبتخلاصه امسال سال به هم رسیدن عشاق بود .خدا رو شکر من که خیلی خوشحالم علی الخصوص واسه دایی عباس و زنداییتبغلدختر نازنینم تو ترانه عروسک از داریوش و ترانه دلم گرفت حامی رو خیلی خوب میخونی قربون صدات برم من نفسمبوسقرمه سبزی و زرشک پلو با مرغ و زیتون و دوغ و شیر کاکاوو رو خیلی دوس داری پشت تلفن به همه میگی شیر کاکاوو بخر باران جون بخوره حالا این شخص میتونه همکار بابایی یا دایی و عمو و یا هر کس دیگه ای باشهخوشمزه

پسندها (2)

نظرات (0)